اندیشه هاى عقیده ساز سطح سه

ساخت وبلاگ

مرحله سوم در بحث اندیشه هاى دینى، اعتقادات و باورهاى درون اسلام است كه آنها را باورهای سطح سه می نامیم. اندیشه هاى درون دینى را به سه قسم قابل تقسیم اند:

1-
اعتقادات و باورهایى كه در درون دین هستند و منكر اینها از دین خارج نمى شود ولى اینها، اعتقادات اساسى و مبنا هستند؛ مثل امامت. یك اندیشه درون دینى است كسى كه این را قبول نكند از اسلام خارج نمى شود ولى یك اندیشه بنیادین است.

2-
ضروریات دینى، یعنى اندیشه ها و احكامى كه از طرف متدینین به عنوان جزئى از دین شمرده می شود و وجودشان در متن دین واضح و ضرورى است ولى جزء اندیشه هاى اساسى نیستند. بسیارى از احكام فقهى، جزء ضروریات دینى هستند.ولى اینطور نیست كه انكار یكى از این احكام، خللى در مبناى اعتقاد ایجادكند. مثل نماز، روزه، حج، زكات و... و كیفیت این اعمال، و بسیارى از عقاید مثل شفاعت، رجعت، عالم برزخ، ... صفات خداوند و مسائلى از این قبیل.

3-
اندیشه هایى كه در داخل دین یا مذهب اتفاقى و اجماعى در مورد اینها وجود ندارد.

در مورد هر سه دسته باید گفت انكار آنها به معنى خروج از دین نخواهد بود، مادامى كه به انكار رسالت منتهى نشود و فردى كه منكر این عقاید است به عنوان مسلمان در جامعه اسلامى محترم است، یعنى هم احترام و ارزش انسانى و هم ارزش و احترام یك مسلمان را دارد. اما آیا كسانى كه در اندیشه هاى سطح سه دارای اعتقادات باطل هستند-در همه اقسامش - آیا اجازه طرح و تبلیغ اندیشه هایشان را دارند یا نه؟ در اینجا باید گفت در صورتى كه این اندیشه ها با اصول و مبانى اسلام و مذهب منافات داشته باشند اجازه تبلیغ به آنها داده نمى شود. طبعا دسته اول، كه اعتقادات و باورهاى اساسى نام داشت جزء این گروه آورده مى شوند كه اجازه تبلیغ داه نمى شود مثل انكار امامت و یا انكار معاد جسمانى. ولی اینكه جلسه علمى ترتیب بدهد و بحث كنند مانعى ندارد. در كتاب های فلسفى اسلامی ما این بحث ها به وفور وجود دارد.

در صورتی كه اندیشه هاى سطح سه دارای اعتقادات باطل با مبانى و اندیشه و اصول اسلامى منافات نداشته باشد ولی از ضروریات اسلام باشد مثلا كسى بگوید نماز صبح سه ركعت است، سه ركعت بودن نماز صبح به مبانى اندیشه اسلامى خللى وارد نمى كند ولى جزء ضروریات دین است .و یا مسئله حجاب و قصاص و ارث و... آیا طرح این بحثها كه اصل اسلام را مخدوش نمى كند ولى مخالف با ضروریات دین است چگونه است؟

آیا مى توان گفت هر كسى در اینگونه مسائل می تواند اظهارنظر كند و هرچه خواست بگوید و نظرات خود را تبلیغ كند؟ پاسخ این است كه در صورتى كه طرح آنها به معناى انكار اصل اسلام و رسالت پیامبر گرامى نباشد بلكه به صورت بحثى در درون دین اسلام مطرح شود به عنوان اولى و ذاتى خود مى تواند مشكلى نداشته باشد ولى به اعتبار وعنوان ثانوى، این عقاید نمى تواند طرح و تبلیغش آزاد باشد. به عنوان ثانوى باید یك محدویتى براى اینها در نظر گرفت. زیرا اگر اعتقادات و ضروریات دینی كه درجامعه اسلامى پذیرفته شده است هر روز بخواهد مورد تردید و نفى قرار گیرد و عقیده خلاف آنها تبلیغ و ترویج شود طبیعتا، تأثیر منفى روى اعتقادات مردم نسبت به اصل دین و استحكام آن مى گذارد. مردم تدریجا اعتقادشان به اصل دین و شریعت سست مى شود چون مى بینند هر روز گوشه اى از شریعت و دین توسط گروهى نفى مى شود.در اینجا به عنوان ثانوى و به دلیل جلوگیرى از تخریب و تضعیف اعتقادات عموم مردم مى توان گفت كه طرح تبلیغ این اندیشه ها نباید آزاد باشد و حق ایجاد محدودیت براى حكومت اسلامى وجود دارد.علاوه بر این ظهور عقاید جدید می تواند به عنوان بدعت تلقی شود .اگر چه صاحبان این نظریات تازه خود را بدعت گذارنمی دانند ولی امام جامعه اسلامی باید مراقب ظهور عقاید انحرافی كه می تواند اساس و كیان سلامت و خلوص اعتقادات اسلامی را مخدوش سازد باشد و به آنها مجال تبلیغ و ترویج ندهد. اما دامنه این محدودیت باید چه مقدار باشد؟ جواب این است كه نمى شود برای آن حد و مرزى معین را مشخص كرد. اگر یك جایى، یك زمانى، در جامعه اسلامى مردم اعتقاداتشان آنقدرقوى است كه طرح این نظریات اثر منفى قابل توجهی باقی نمی گذارد اینجا محدود كردن لازم نیست .در غیر این صورت باید به اندازه لازم از تأثیر تخریبى آن جلوگیرى بعمل آید.

تفاوت انسان در بینش اسلامی و غربی...
ما را در سایت تفاوت انسان در بینش اسلامی و غربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : آزاده سعادت a-saadat بازدید : 208 تاريخ : يکشنبه 9 آذر 1393 ساعت: 14:02